خلاصه
تئوري حاكميت شركت پيش بيني مي كند كه قدرت نفوذ، هزينه هاي عامل را تحت تأثير قرار ميدهد و به اين ترتيب كارآيي شركت نيز تحت تأثير قرار داده مي شود. روش جديدي براي تست اين تئوري پيشنهاد مي كنيم.
در اين روش از كارآيي سود نيز استفاده مي شود و يا اينكه سودهاي شركت چقدر به كمك شركتي با بهترين عمل كه با شرايطهاي خارجي مشابه مواجه است،نزديك هستند. ما در ابتدا، مدل معادلات همزمان را بكار مي بريم كه خسارات يا ضايعات معكوس از كارآيي گرفته تا ساختمان
ژانويه ۲۰۰۳
كدهاي JEL : G32 , G34 , G21, G28
كليد واژه ها : ساختمان سرمايه ،هزينه هاي عامل ،بانكداري ، كارآيي
نظريات بيان شده ،ااماً نظريات هيئت حاكمان،بانك ايتاليا و يا كارمندان آنجا را بازتاب نميكنند. از نويسندگان Hamid Mehran, Bob Avery , Anjan Thakor , George Pennacchi و ساير شكت كنندگان در سمپوزيوم JFI/FRBNY/NYU در رابطه با حاكميت شركت در بانكداري و صنايع سرويس هاي مالي” متشكريم ، از همين شركت كنندگان سمينار در هيئت حفظ فدرال به خاطر سفارشات و توصيه هاي راه گشايشان سپاسگزاريم و از آقايان Seth Bnime و Joe scalise به خاطر كمك و همكاري با ارزش تحقيقي كمال تشكر را داريم.
۱– مقدمه
هزينه هاي نماينده (عامل)، در حاكميت شركت هم در صنايع مالي و هم در صنايع غيرمالي از جمله مسائل مهمي مي باشند. تفكيك مالكيت و كنترل در يك شركت تحت مديريت حرفه اي ميتواند باعث شود مديران، بقدر كافي تلاش كاري انجام ندهند، در عايدي هاي اكتسابي زياده روي كرده و ورودي ها و خروجي هايي را انتخاب كنند كه با برتري هاي خودشان مناسب است و يا در غير اينصورت نمي توانند ارزش شركت را به حداكثر برسانند و در واقع ، هزينه هاي نماينده مالكيت خارجي برابر است با ارزش از دست رفته از مديران حرفه اي كه بهره وري شخصي شان را به جاي ارزش شركت به حداكثر
مي رسانند.
تئوري بيان مي كند كه انتخاب ساختمان سرمايه ممكن است به كاهش اين هزينه هاي نماينده كمك كند . تحت فرضيه هزينه هاي عامل، قدرت نفوذ بالا و يا نسبت پائين سهم متعارفي / سرمايه،هزينه هاي نماينده سهم متعارفي خارجي را كاهش ميدهد و ارزش شركتي با تحميل كردن و يا تشويق كردن مديران باري تلاش بيتشر در زمينة سود سهامداران افزايش مييابد. ازموقع چاپ مقالة اصلي توسط Meckling , Jensen (1976) ، نوشتجات گسترده اي راجع به چنين توضيحات تئوريتيكي عامل ساختمان سرمايه فراهم شده است. قدرت نفوذ بيشتر مالي ممكن است مديران را تحت تأثير قرار دهد و هزينه هاي نماينده را از طريق تهديد تصفيه كاهش دهد، كه اين باعث ضررهاي شخصي به مديران مي شود كه به عبارتي در حقوق، شهرت و اعتبار،درآمدهاي اضافه بر حقوق و غيره دچار ضرر مي شوند و از طريق فشار براي توليد جريان نقدي، پرداخت هزينه هاي سود صورت بگيرد. قدرت نفوذ بالاتر ميتواند كشمكش هاي بين سهامداران و مديران را در رابطه با انتخاب سرمايه گذاري كاهش دهد، پذيرش مقدار خطر را بالا برد و شرايطهايي كه تحت آن شركت تصفيه شده است و سياست سود سهام همگي را بيشتر قابل تحمل سازد.
مشكلات حاكميت شركت، هزينه هاي عامل و ساختمان سرمايه ، به ويژه سؤالات مهمي پيرامون سياست و تحقيق مطرح مي كنند كه در رابطه با صنعت بانكداري ميباشند. شاهد قابل عرضه براي امور مورد نظر و ضررهاي بزرگ از بعضي سازمان هاي اصلي بانكداري بين المللي در ورشكستگي هاي شركت بزرگ اخير بيانگر آن است كه اين سازمان هاي بانكداري ممكن است بعضي مسائل و مشكلات پيرامون حاكميت اصلي خودشان داشته باشند، هزينه هاي عامل نيز ممكن است به ويژه در اين صنعت بزرگ باشند چون بانك ها با ماهيت مبهمي كه از لحاظ اطلاعات دارند، اطلاعات خصوصي را در زمينة مشتريان وام شان و ساير موارد اعتباري حفظ مي كنند. علاوه بر اين، ساختمان سرماية بانك، مستقيماً به وسيله قانون و مقررات تحت تأثير قرار مي گيرد، آنها حداقل ها را براي سرماية سهم متعارفي و انواع ديگر سرماية قانوني [۱] را جهت ممانعت از ريسك كردن بيش از حد تنظيم ميكنند و احتمالاً هزينه هاي عامل نيز تحت تأثير قرار مي گيرند. حاكميت شركت ، هزينه هاي عامل و ساختمان سرمايه از جمله موضوع هايي هستند كه در بانكداري مهم هستند چون نقش هاي عمده اي را با اين صنعت ايفا مي كنند و در فراهم آوري اعتبار براي شركتهاي غيرمالي و در انتقال اثرات سياست پولي و در فراهم آوري پايداري براي اقتصاد به صورت كلي بسيار ارزشمندند.
عليرغم اهميت اين موضوع ها، تحقيق نسبتاً كمي در زمينة فرضيه هزينه هاي عامل در نوشتجات بانكداري وجود دارد و به بهترين وجه ممكن،شاهد تجربي در نوشتجات مالي بصورت يك مجموعه مخلوط شده است. تست هايي از فرضية هزينه هاي عامل عمدتاً مقياس هاي كارايي شركت را در زمينة نسبت سرمايه سهم متعارفي و يا انديكاتور ديگر قدرت نفوذ به اضافه بعضي از متغيرهاي كنترل برگشت ميدهد. پيش بيني قابل تست فرضيه آن است كه افزايش نسبت قدرت نفوذ بايد باعث هزينه هاي عامل پائين تر سهم متعارفي خارجي شده و كارآيي شركت را بالا ببرد و همه چيز ديگر مساوي حفظ گردند. با اينحال، وقتي قدرت نفوذ، نسبتاً بالا شود، افزايش هاي بيشتر، هزينه هاي عامل چشمگيري از بدهي خارجي را توليد مي كنند از جمله هزينه هاي مورد انتظار ورشكستگي و يا پريشاني مالي – كه از كشمكش هاي بين سهامداران و صاحبان سند قرضه مطرح مي شود. چون تشخيص تجربي وجه تمايز بين دو منبع هزينه هاي عامل دشوار است، بنابراين تحقيق موجود كاربردمان، كارآيي شركت را بصورت انعكاس دهندة كل هزينه هاي عامل بررسي ميكند و رابطه اي غيريكنواخت ميان كارآيي و قدرت نفوذ برقرار مي سازد.
حداقل ۳ مشكل در بررسي هاي قبلي آشكار مي گردد كه ما در كاربردمان به آنها اشاره ميكنيم. اولاً ،مقياس هاي كارآيي شركت، معمولاً نسبت هايي گرفته شده از صورتحساب هاي مالي و يا داده هاي بازار سهام هستند مثل حاشيه هاي عمل كنندة تنظيم شدة شركت و يا برگشتي هاي بازار سهام.
اين مقياس ها، خارج از اثرات اختلاف ها در فاكتورهاي بازار برون زا كه ارزش شركت را تحت تأثير قرار ميدهند، خالص نمي باشند، اما وراي كنترل مديريت هستند و بنابراين نميتوانند هزينه هاي عامل را انعكاس دهند. بنابراين تست ها ممكن است با فاكتورهايي دچار اختلال شوند كه به هزينه هاي عامل ارتباطي ندارند. همچنين اين بررسي ها، معمولاً محك جداگانه اي را براي كارآيي هر شركت كه در صورت به حداقل رسيدن هزينه هاي عامل مشخص خواهند شد، تنظيم نمي كنند.
ما مشكل اندازه گيري را با استفاده از كارآيي سود بصورت انديكاتور كارآيي شركت مان مشخص مي سازيم. اتصال ميان كارآيي توليدي و هزينه هاي عامل در ابتدا توسط Stigler (1976) پيشنهاد شد و كارآيي سود، تصفية مفهوم كارآيي پيشرفته را از آن زمان نشان مي دهد. كارآيي سود، ارزيابي مي كند كه يك شركت چقدر به كسب سودي كه با بهترين عمل شركتي ميتواند به دست آورد، نزديك است شركتي كه با شرايط هاي بيروني يكساني هم مواجه است. اين برتري، كنترل فاكتورهايي را امكانپذير مي سازد كه در خارج از كنترل مديريت است، مديريتي كه بخشي از هزينه هاي عامل نمي باشند. برعكس، مقايسه هاي به عمل آمده از نسبت هاي مالي استاندارد، برگشتي هاي بازار سهام و مقياس هاي مشابه، عمدتاً كنترل اين فاكتورهاي برون زا را انجام نمي دهند. حتي وقتي مقياس هاي بكار رفته در نوشتجات مربوطه با توجه به صنعت، تنظيم شده باشند، ممكن است اختلاف هاي مهم در عرض شركت هاي داخل يك صنعت را به حساب نياورند – مثل شرايطهاي بازاري محلي – همانطور كه قادريم با كارآيي سود كار كنيم. علاوه بر اين كارآيي يك شركت با بهترني عمل تحت شرايطهاي بيروني يكسان، محك معقولانه اي براي آن است كه چگونه شركت در صورت به حداقل رسيدن هزينه هاي عامل انتظار دارد عمل كند.
دوماً ، تحقيق قبلي به طور كلي، احتمال عليت معكوس از كارآيي به ساختمان سرمايه را به حساب نمي آورد. اگر كارآيي شركت ، انتخاب ساختمان سرمايه را تحت تأثير قرار دهد، در اينصورت ناتواني براي به حساب آوردن اين خسارت معكوس باعث انحراف معادلات همزمان مي شود.
بعبارتي، رگرسيون هاي كارآيي شركت روي مقياس قدرت نفوذ ميتواند اثرات ساختمان سرمايه را روي كارآيي با اثرات كارآيي روي ساختمان سرمايه مختل سازد.
ما اين مشكل را با ايجاد خسارت معكوس از كارايي به ساختمان سرمايه مشخص ميكنيم. در اينجا به بحث پيرامون دو فرضيه مي پردازيم كه به اين موضوع اختصاص دارد چرا كارآيي شركت ممكن است انتخاب ساختمان سرمايه راتحت تأثير قرار دهد، فرضيه ريسك كارآيي و فرضية ارزش امتياز.
ما يك مدل ساختماني دو معادله اي تشكيل مي دهيم و آن را با استفاده از حداقل مربع هاي دومرحله اي (۲SLS) برآورد مي كنيم. معادلة كارايي سود اختصاص يافته به صورت عملكرد يا تابعي از نسبت سرماية سهم متعارفي شركت و متغيرهاي ديگر براي تست فرضية هزينه هاي عامل بكار مي رود و معادلة اختصاص دهندة نسبت سرمايه سهم متعارفي بصورت تابعي از كارآيي سود شركت و متغيرهاي ديگر براي تست اثرات خالص فرضيه هاي ريسك كارآيي و ارزش امتياز انحصاري بكار مي رود. هر دو معادله از لحاظ اقتصاد سنجي از طريق محدوديت هاي محروم سازي شناسايي شده اند كه با تئوري ها ثابت هستند سوماً ، عده اي اما نه همة بررسي هاي قبلي، ساختمان مالكيت را به حساب نمي آورند. تحت هر تئوري واقعي هزينه هاي عامل، ساختمان مالكيت مهم است، چون آن تفكيكي از مالكيت و كنترل است كه هزينه هاي عامل را خلق مي كند. سهام داخلي بيشتر ممكن است هزينه هاي عامل را كاهش دهد، گر چه تلاش در سطوح بسيار بالاي دارايي داخلي معكوس ميشود. همچنين مالكيت بلوك خارجي و يا مايملك سازماني تمايل دارند تا هزينه هاي عامل را با خلق يك مانيتور نسبتاً مؤثر مديران كاهش دهند. محروم سازي متغيرهاي مالكيت ممكن است نتايج تست را منحرف سازد چون متغيرهاي مالكيت ممكن است با متغير وابسته در معادلة هزينه عامل (كارآيي ) همبسته باشد و با متغير اصلي بيروني (قدرت نفوذ) و از طريق فرضيه هاي خسارت معكوس فوق الذكر.
براي مشخص كردن اين مسئله يا مشكل سوم، ما متغيرهاي ساختمان مالكيت را در معادلة هزينه عامل مي گنجانيم كه شرح دهندة كارايي سود است. ما مالكيت داخلي، دارايي هاي بلوك خارجي و مايملك هاي سازماني را در نظر مي گيريم. علاوه بر تحقيق مهم و سؤالات مربوط به سياست و در رابطه با صنعت بانكداري ، كاربرد براي بانكداري نيز، يك لابراتور برتر براي تست تئوري عامل است چون داده هاي كيفيت به مقدار فراوان راجع به شركتهاي در اين صنعت وجود دارد. به ويژه ، ما داده هاي مالي را براي تعداد زيادي از شركتها جامع و مفصل ساخته ايم، شركت هايي كه محصولات قابل مقايسه را با تكنولوژي هاي مشابه توليد مي كنند وا طلاعات دربارة قيمت هاي بازاري و ساير شرايطهاي بيروني در بازارهاي محلي وجود دارند، بازارهايي كه در آنها كار مي كنند. علاوه بر اين، بعضي از مطالعات به ۵ شاهد اتصال بين كارآيي بانك و متغيرها پي مي برد كه مشخص شدند هزينه هاي عامل (نماينده ) را تحت تأثير قرار مي دهند كه عبارتند از : قدرت نفوذ و ساختمان مالكيت.
گرچه بانكداري، يك صنعت منظم است، اما بانك ها در معرض يك نوع هزينه هاي نماينده قرار مي گيرند و ساير موارد، روي رفتار بصورت صنايع ديگر تأثير گذارند. بانك هاي در نمونه، ااماً در معرض فشارهاي قانوني برابري قرار مي گيرند و ما بر روي اختلاف ها در عرض بانك ها متمركز مي شويم، نه بين بانك ها و ساير شركت ها. بيشتر بانك ها نيز در بالاي مينيمم (حداقل) سرمايه خاص هستند و نتايج آن، اساساً براساس اختلاف هاي در حاشيه است به جاي آنكه بر پاية اثرات مقررات يا نظامنامه باشد.
اين مقاله به صورت زير سازمان دهي يافته است. بخش ۲ راجع به موضوع هاي اندازه گيري كارآيي، خسارت معكوس و استفاده از ساختار مالكيت در تست هاي هزينة نمايندة ساختمان سرمايه بحث مي كند. بخش ۳ ، مدل معادلة همزمان را براي تست فرضيه ها مشخص مي كند و بخش ۴ ، داده ها و متغيرهاي بكار گرفته شده را در مدل شرح مي هد. ضميمة A برآورد كارآيي را به طور كامل بررسي مي كند.
۲- مقياس هاي كارآيي، خسارت معكوس و استفاده از ساختمان مالكيت
در اين بخش، ما به طور مفصل تر نشان ميدهيم كه چگونه ۳ مسئله اصلي را در تست فرضيه هاي هزينه هاي عامل نشان مي دهيم. ما دربارة انتخاب مقياس كارآيي (زير بخش۲-۱) بحث مي كنيم و تئوري هايي از خسارت معكوس از كارآيي به ساختمان سرمايه (زيربخش ۲-۲ ) را معرفي مي كنيم و استفاده از متغيرهاي ساختمان مالكيت را در مدل تجربي (زبربخش ۲-۳ ) توضيح مي دهيم.
۲-۱- مقياس هاي كارآيي شركت
نوشتجات، تعدادي از مقياس هاي متفاوت را به كار مي گيرند، از فرضية كارآيي شركت گرفته تا هزينه عامل. اين مقياس ها عبارتند از ۱) نسبت هاي مالي حاصله از صورتحساب هاي درآمد و ترامه ۲) برگشتي هاي بازار سهام و فراريت شان ۳) Tobin , q كه ارزش هاي بازاري را با ارزشهاي حسابداري مخلوط مي كند.
ما اينگونه مي گوئيم كه كارآيي سود يعني كارآيي مرزي كه با استفاده از تابع سود محاسبه شده، مقياس مناسب تري براي تست تئوري هزينه عامل است چون آن، اثرات قيمتهاي بازار محلي و ساير فاكتورهاي بروني را كنترل مي كند و چون آن محك معقولانه اي را براي كارآيي هر شركت جداگانه فراهم مي كند البته اگر هزينه هاي نماينده يا عامل به حداقل برسند۳.
كارآيي سود براي ارزيابي كارآيي مديران ، برتر از كارآيي هزينه است، چون آن به حساب مي آورد كه چگونه مديران سودها را بالا برده و هزينه ها را كنترل مي كنند و به مفهوم به حداكثررساندن ارزش نيز نزديكتر است.۴ گرچه به حداكثر رساندن سودهاي حسابداري و به حداكثر رساندن ارزش سهامدار ، برابر و مساوي نيستند، اما به نظر ميرسد معقولانه است فرض شود كه ضررهاي سهامدار از هزينه هاي عامل، متناسب با ضررهاي سودهاي حسابداري به آن نزديك هستند،سودهاي حسابداري كه با كارآيي سود،اندازه گيري مي شوند. همانطور كه در پائين نشان داده شده، ما كارآيي را طي دوره ۶ ساله اندازه ميگيريم كه تمايل دارد تا خطاهاي راندوم را ميانگين گيري كند. اين دوره نيز بايد براي اثرات عمده شركتي هزينه هاي عامل در رابطه با انتخاب هاي سرمايه گذاري ضعيف و يا امور مديريت خطر كافي باشد ، كه احتمالاً در واقع در داده هاي سود منعكس ميشود.
[۱] – regulator capital سرمايه قانوني – سرمايه خاص يا اصلاحي
لطفا از لینک زیر دانلود کنید
Powered by
ضريب فزاينده پولي
براي شناخت و فهم تغييرات
عوامل تعيين كننده و اجزاي ضريب فزاينده پولي را مي توان به شرح زير در نظر گرفت :
الف – نسبت سكه و اسكناس در دست مردم به كل سپرده هاي مردم نزد بانكها
نسبت سكه و اسكناس به سپرده ها را نرخ نقدينه خواهي مي توان ناميد. اين نرخ به فرهنگ، رفتار و عادات بستگي دارد. همچنين ساختار فني نظام بانكي و سياستهاي
ضريب فزاينده پولي با ضريبت نقدينه خواهي رابطه معكوس دارد، به طوري كه افزايش نسبت سكه و اسكناس در دست مردم به سپرده ها يا افزايش ضريب نقدينه خواهي موجب كاهش ضريب فزاينده مي شود كه باعث كاهش توانايي بانكهاي تجاري در امر پول آفريني مي گردد.
نرخ ذخيره قانوني
طبق قانون و بر مبناي درصد تعيين شده توسط بانك مركزي به عنوان يكي از ابزارهاي سياست پولي، بانكهاي تجاري موظفند درصدي از سپرده هاي مردم نزد خو را، در اختيار بانك مركزي قرار دهند. به اين درصد يا نرخ اصطلاحاً نرخ ذخيره قانوني مي گويند.
دلايل وجودي وضع ذخيره قانوني دوره تاريخ بانكداري متفاوت بوده است. به عنوان مثال درسال ۱۸۲۰ براي اولين بار، ذخيره قانوني به عنوان ايجاد پشتوانه براي باز خريد اسكناس در نيويورك و لندن نزد بانك مركزي كشورهاي آمريكا و انگلستان به امانت گذاشته شد. به بيان ديگر اگر بانك هايي رأساً به انتشار مشابه اسكناس اقدام مي كردند. اين اسكناس ها نوعي حواله بحساب مي آمد و امكان باز خريد آن وجود داشت. از اين رو بايد معادل انتشار اسكناس، طلا و مسكو به عنوان ذخيره قانوني به امانت مي گذاشتند در آمريكا ۱۸۶۳ با تصويب قانون تشكيل بانك ملي، ذخيره قانوني اامي شد. به موجب اين قانون به منظور تضمين قابليت نقد شدن اسكناس هاي بانك ملي و ارتقاء مقبوليت اين اسكناس ها به عنوان وسيله مبادله، بانك هاي تجاري موظف به سپرده گذاري نزد بانك مركزي با نرخ ۲۵ درصد به عنوان نرخ ذخيره قانوني شدند.
به تدريج اين نقش و وظيفه ذخيره قانوني از ميان رفت. در سال ۱۸۷۳ نرخ ذخيره قانوني به عنوان تضمين اسكناس ها به خاطر تبديل پذيري و مقبوليت كامل آنها موضوعيت خود را از دست داد و از آن پس نرخ ذخيره قانوني صرفاً در ارتباط با سپرده ها به عنوان تضمين براي صاحبان سپرده در ارتباط با قابليت نقد شدن سپرده ها توسط بانك ها موضوعيت پيدا كرد.
درارتباط با چگونگي تضمين نقد پذيري سپرده ها از طريق ذخاير قانوني به دو مسأله توجه مي شد :
۱ – ميزان و مدت سپرده گذاري و برداشت سپرده ها و چگونگي وضعيت انبار و جريان وجوه.
۲- ميزان خلق اعتبار و سپرده هاي اوليه در نرخ ذخيره قانوني معين
به بيان ديگر عملكرد ميان مدت و بلند مدت بانك ها با انبوهي از مشتريان و سپرده گذاران مشخص كه براي مواجه شدن با بي اعتمادي و نبود پول در بانك ها نرخ ذخيره قانوني چه مقدار بايد باشد و در عين حال خلق اعتبار و سپرده ها آن مقدار نباشد كه بانك ها نتوانند به تقاضاي صاحبان سپرده براي برداشت وجوه خود جواب مثبت دهند. در واقع آمار مربوط به مصارف و منابع است كه نرخ ذخيره قانوني را مشخص مي كرد.
در سال ۱۹۱۳، فدرال رزرو ( بانك مركزي آمريكا) هدف اعمال ذخيره قانوني را تأمين نقدينگي سيستم بانكي، جلوگيري از نوسانات پولي و تضمين ثبات اقتصاد در نظر گرفت. به تدريج با كم شدن اهميت ذخيره قانوني، نرخ آن نيز كاهش يافت. اين كاهش به منظور ايجاد تنظيمات مناسب از سوي فدرال رزرو ( با نك مركزي) و تنظيم اعتبار توسط آنها صورت گرفت اين امر باعث شد تا احتمال نقد شدن سپرده هاي مردم از سوي بان كها به طور قابل توجهي كاهش يابد. طي دهه هاي ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ نقش بانكهاي مركزي كشورهاي مختلف در تضمين نقد پذيري سپرده هاي مردم نزد بانكها و مؤسسات اعتباري بسط و گسترش پيدا كرد. از اين به بعد عملاً ديگر ذخيره قانوني نقش خود به عنوان تضمين نقد پذيري سپرده ها را از دست داد و عمدتاً به عنوان ابزار سياست پولي مطرح گرديد، به طوري كه با كاهش يا افزايش نرخ ذخيره قانوني، ضريب فزاينده پولي هم به ترتيب افزايش و يا كاهش مي يابد. از اين رو مي توان از طريق نرخ ذخيره قانوني، با حجم معيني از پايه پولي حجم پول در جريان را تحت تأثير قرار دارد و در واقع از اين طريق تنظيمات پولي را اجرا نمود. شايان ذكر است شرايطي كه پايه پولي منضبط و تثبيت مي شود، نقش سپرده ها در پل آفريني اهميت ويژه اي پيدا مي كند.
طي دههه ۱۹۸۰ تعريف M2 از پول مورد توجه قرار گرفت كه با مقتضايت سرمايه گذاري بيشتر سازگار بود، از اين رو در وضع ذخيره قانوني۲M بيشتر مد نظر قرار گرفت.
طي دهه ۱۹۹۰ وقايع متعددي رخ داد از جمله :
– در آمريكا نرخ ذيخره قانوني كاهش يافت، به طوري كه نرخ ذخيره قانوني حساب هاي غير معاملاتي يعني سپرده هاي مدت دار و پس انداز از دودرصد به صفر درصد و نرخ ذخيره قانوني سپرده هاي معاملاتي از ۱۲ به ۱۰ درصد كاهش پيدا كرد.
– ذخيره قانوني در كشوهاي سوئيس، انگلستان كاهش يافت و در كانادا ذخيره قانوني سپرده هاي مدت دار حذف شد.
– بانك مركزي آمريكا تصميم گرفت به ذخاير قانوني بهره پرداخت كند. در اين ارتباط استدلال زير ارائه كرده ذخيره قانوني ابزار تنظيمات پولي است. بنابراين سپرده گذاران نبايد منبع تأمين اين ابزار باشند. مضافاً اينكه نرخ ذخيره قانوني براي سپرده گذاران نوع ماليات اختلالي (Distor tional Tax) بحساب مي آيد.
بتدريج بانكهاي مركزي منابع پايه پولي را از طريق ايجاد نظام هاي شناور ارزي عدم پولي كردن بدهي كسر بودجه هاي دولت و كنترل مانده تسهيلات به بخش خصوصي و بانكها با استفاده از تنظيمات
لطفا از لینک زیر دانلود کنیدPowered by
پيست، هي، شنيده ام كه مطالبي را براي آموزش به ديگران آماده كرده اي. آموزش افراد زيادي در سراسر دنيا. من مي توانم چيزي را كه شما به آن نيازمند هستيد در اختيارتان قرار دهم.
من همه چيز را در اختيار شما قرار خواهم داد. اين سيستم مي تواند نمرات آنها و مدت زماني كه براي انجام كارهايشان صرف مي كنند و نيز تعداد كليكهايي كه بر روي كامپيوترهايشان انجام مي دهند، در اختيار شما قرار مي دهد. من مي توانم رنگ جورابي كه آنها مي پوشند را به شما اطلاع دهم. تمام قابليتها ممكن، اتاقهاي گفتگو، ويدئو كنفرانس و… را در بر مي گيرد.
آها، استانداردها؟ ام… قطعاً تمام استانداردهاي جديد- AICC، SCORM، HACP، QTI، IMS، LTSC/ TEEE، ISO، ABC، XYZ و…و تمام مطالبي كه موجود است را در بر مي گيرد. ما متناسب با هر سازماني بوده و حتي تاييد شده ايم (Certified). ما همواره پيشرو هستيم….
اين چه چيزي است؟ آيا براي دوره هاي افراد ديگر نيز قابل استفاده است؟ البته كه قابل استفاده است. استانداردها، به ياد مي آوريد؟ و بله شما مي توانيد مطالب خودتان را نيز بنويسيد. فقط استانداردها را مورد استفاده قرار دهيد و تمام اين كارها را به سادگي انجام دهيد.
چگونه كار مي كنيد؟ خوب … آه … من فقط فروشنده هستم و برنامه نويس نميباشم. يك دمو؟ آن را براي شما تهيه خواهم كرد. ولي بدانيد كه مي توانيد اعتماد كنيد كه مفيد خواهد بود. تمام آن براساس استاندارد مي باشد.
درصورتي كه آموزش الكترونيكي و استانداردهاي آن را ترك نمي كنيد بدانيد كه تنها نيستيد. آموزش الكترونيكي براي كساني كه به تازگي وارد اين حوزه شده اند، فقط مجموعه اي از عبارات و لغات معمايي و مجهول، تعهداتي كه فقط اميد تحقق آنها وجود دارد، بوده و به نظر آنها اطلاعات علمي موجود بسيار اندك است. كتاب حاضر براي روشن شدن موضوع و ارائه اطلاعات بسيار مفيد طراحي شده در تصميم گيري آگاهانه در قبال آموزش الكترونيكي در سازمانتان به خوبي عمل كنيد.
اگرچه آموزش الكترونيكي به موضوعي بسيار مهم در آموزش سازمانهاي كل دنيا بدل شده ولي نسبت به ماهيت آن عقايد و افكار بسيار گوناگوني وجود دارد. در اين فصل در تمامي كل كتاب را با تشريح آموزش الكترونيكي و اجزاي آن ترسيم مي كنيم. سپس به بررسي دلايل موجود براي وابستگي اش موفقيت آميز آموزش الكترونيكي به پذيرش همگاني استانداردها مي پردازيم. در انتها نيز جهت درك روند تكامل استانداردهاي آموزش الكترونيكي تاريخچه استانداردها را مرور مي كنيم. اين تاريخچه در حقيقت با طرح يك مساله شروع، راه حل آن ارائه شده و سپس اين راه حل استاندارد مي شود نهايتاً اين راه حل به يك استاندارد مورد تاييد بدل مي شود.
آموزش الكترونيكي” عبارتي است كه در دنياي آموزش كامپيوتري نسبتاً جديد است. هر وقت كه يك كتاب يا مجله را در موردن اين موضوع مطالعه مي كنيد، تعريف متفاوتي را دريافت خواهيد كرد. ديدگاهي كه تقريباً مورد توافق مي باشد، عبارت است از اين كه آموزش الكترونيكي هر نوع محتواي آموزش كه به صورت الكترونيكي ارائه مي شود را در بر مي گيرد. براساس اين تعريف، اطلاعاتي كه در قالب يك پست الكترونيكي ارسال مي شود يا در نرم افزار مايكروسافت ورد (Msward) قرار مي گيرد را مي توان آموزش الكترونيكي دانست. البته ما قصد نداريم اين تعريف را به كار ببريم چرا كه بسيار كلي بوده و با هدف اين كتاب سازگاري ندارد. ما حوزه اين كتاب را به گونه اي محدود كرده ايم تا استانداردهايي كه مطرح مي شوند صرفاً به خريداران و توسعه دهندگان فن آوريها و محتواهاي آموزش اينترنتي مربوط شوند. ما آموزش الكترونيكي را به شرح زير تعريف مي كنيم هر نوع يادگيري، آموزش يا پرورش كه با استفاده از فن آوريهاي كامپيوتري شناخته شده خصوصاً فن آوريهاي مبتني بر شبكه اينترنت ارائه مي گردد.
استفاده از فن آوريهاي اينترنتي بدان معناست كه محتواي آموزشي بر روي يك وب سرور (Web Server) ذخيره شده و يادگيرندگان با استفاده از فن آوريهاي معروف و مناسبي مانند جستجوگرهاي وب و پروتكل هاي شبكمه ICP-IP به آنها دسترسي پيدا مي كنند.
روشهاي آموزش الكترونيكي را ميتوان براساس ميزان تفاوت آنها با استراتژيهاي سنتي آموزش دسته بندي نمود.
معمولاً سيستم هاي آموزش الكترونيكي در كنار روش هايي نظير آموزش توسط يك استاندارد راهنما مطالعه فردي، استفاده از كتابها ويدئو و… بعنوان بخش هاي يك سيستم جامع آموزش مطرح هستند. بهره گيري از مجموعه اين روش ها زماني اتفاق مي افتد كه سازمان در حال حركت از سيستم سنتي آموزش به آموزش الكترونيكي ميباشد. نتايج بررسي ها نشان مي دهد كه اتخاذ چنين رويكردي بهترين راه حل براي برآورده ساختن نيازهاي آموزشي سازمان مي باشد. اين رويكرد آموزش تركيبي[۱] ناميده مي شود.
آموزش الكترونيكي را مي توان به دو دسته عمده تقسيم بندي نمود، هم زمان و غير هم زمان. اگرچه استانداردهايي كه در اين كتاب مطرح مي شوند بيشتر به آموزش الكترونيكي غير هم زمان مي پردازند، ولي تعريفي از هر دو مقوله در اينجا ارائه ميشود.
آموزش الكترونيكي هم زمان” از يك مدل آموزشي استفاده مي كند كه در آن يك كلاس درس، دوره، سخنراني يا جلساتي با استفاده از اينترنت برگزار مي شوند. اين نوع از آموزش الكترونيكي به اين دليل هم زمان ناميده مي شود كه در آن بايستي تمام شركت كنندگان به طور هم زمان حاضر باشند. چندين بسته نرم افزاري خاص براي اين منظور وجود دارند كه امكان گفتگوي On-Line را فراهم آورده و وايت بردهايي الكترونيكي و… در اختيار كاربر قرار مي دهند. اين بسته هاي نرم افزاري، ابزارهاي مشاركت”[۲] ناميده مي شوند. جالب توجه است كه برخي از اين بسته هاي نرم افزاري امكان ذخيره سازي مطالب ارائه شده جهت استفاده در آينده را فراهم مي آورند. بدين نحو اين نوع از آموزشها در دسته غير هم زمان قرار مي گيرند.
آموزش الكترونيكي غير هم زمان” نسخه تحت وب آموزش هاي مبتني بر كامپيوتر[۳] (CBT) مي باشند كه عمدتاص از طريق CD-ROM يا شبكه محلي سازمان ارائه مي شوند. عموماً محتواي آموزشي”[۴] از يك سرور تحت وب ارائه و در هنگام صدور تقاضا به كامپيوتر يادگيرنده ارسال مي شوند. بدين ترتيب يادگيرندگان مي توانند در هر زماني كه بخواهند دوره هاي خود را دريافت كنند. معمولاً دوره هاي آموزشي به صورت تمام وقت (۲۴ ساعته) و طي ۷ روز هفته (۷/۲۴) در دسترس يادگيرنده بوده و در چهارچوب اجازه نامه هاي مناسب و مربوطه، از تمام كامپيوترهايي كه به اينترنت يا اينترنت سازمان متصل هستند، قابل دسترسي مي باشند. محتواي آموزشي مي تواند تركيبي از متن، تصاوير ثابت، تصاوير متحرك، صوت يا فيلم باشد. محتواي آموزشي خوب، تعاملي[۵] بوده و به نوعي در آنها ارزشيابي نيز صورت مي گيرد. عموماً محتواي آموزش تسوط يك سيستم مديريت آموزش (LMS)[6] چنين سيستم هايي، امكان دسترسي به دوره ها را از طريق يك منوي شخصي براي يادگيرندگان فراهم آورده و ميزان پيشرفت يادگيرنده در آن دوره ها را بررسي، ثبت و قابل رديابي مي كنند. بخش عمده استانداردهايي كه تا به حال در اين زمينه تدوين شده اند به آموزش الكترونيكي غير هم زمان مربوط هستند.
[۱] . Blended Learning
[۲] . Collaboration tools
[۳] . Computer Based Training
[۴] . Coursewane
[۵] . Interactive
[۶] . Learning Management System (LMS)
لطفا از لینک زیر دانلود کنیدPowered by
ايجاد
درعصري كه به آن ”عصر انفجار اطلاعات اطلاق ميگردد، فنآوري اطلاعات و ارتباطات بعنوان ابزاري كارآمد براي متخصصين رشته هاي گوناگون، موجبات تسهيل و تسريع ارائه خدمات را فراهم نموده است.
در همين راستا، مهندسين حمل و نقل نيز سعي بر آن داشتهاند تا از فنآوري اطلاعات (IT )بعنوان راهكاري مناسب درجهت از ميان برداشتن معضلات اساسي مديريت ترافيك بهره جسته و مشكلات آنرا به حداقل ممكن كاهش دهند و در اين مقاله سعي بر آن است تا اندكي از كاربردهاي IT در حمل و نقل تشريح شود.
در سالهاي اخير، جوامع پيشرفته با بهره جوئي از امکاناتی که امروزه بعنوان ره آوردهای IT شناخته ميشوند، با ايجاد سيستمهاي هوشمند حمل و نقل يا ITS يك زيرساخت مطلوب و مناسب جهت تحقق و دستيابي به اهداف متخصصين فراهم شده است.
مديريت و برنامه ريزي دقيق و كارآمد در حمل و نقل و ترافيك ، استفاده بهينه از منابع، كاهش صدمات و افزايش ايمني و آرامش، كاهش هزينه و اثرات نامطلوب زيست محيطي، كاهش مصرف انرژي و تأخيرهاي ناخواسته در طول سفر و در نهايت جلب رضايت مسافرين و روانسازي جريان ترافيك و حمل و نقل، همواره از مقاصد ومطلوبهاي برنامه ريزان حمل و نقل در استفاده از ITS برشمرده ميشوند.
در همين راستا ميتوان بصورت دقيقتر ،مهمترين عملكردهاي ITS را چنين برشمرد :
– مديريت و بهينه سازي جريان ترافيك و روانسازی حركت
– مديريت و كنترل حوادث
– مديريت و پشتيبانی وسائل نقليه امدادي
– مديريت اخذ الكترونيكي عوارض , هزينه پاركينگ , خريد و رزرواسيون بليط و…
– مانيتورينگ و كنترل حمل و نقل سنگين
– مديريت و ناوبري پيشرفته
– مديريت حمل و نقل عمومي
– مديريت و پشتيباني عابر پياده و …
روشن است که هر يك از موارد مذكور بدون بهره جوئي از رهآوردهاي IT قابل دستيابي و انجام نبوده است. بطور مثال كنترل و برنامهريزي چراغهاي راهنمائي در داخل شهرها بعنوان يك مسئله مهم از مقوله مديريت و بهينه سازي جريان ترافيك و روانسازي آن , همواره مطرح مي باشد. بصورت خلاصه نحوه عملكرد اين سيستم را ميتوان بدين شرح توصيف نمود كه حجم و ميزان تراكم خودروها توسط حسگرهاي گوناگوني كه در زير سطح جاده و يا در حواشي آن نصب شدهاند ، سنجيده شده و جهت پردازش و اخذ تصميم، توسط ابزارهاي ارتباطي همچون فيبر نوری يا بصورت wireless، به مراكز كنترل مركزي ارسال ميگردد و در آنجا بر اساس اصول و محاسبات مديريت ترافيك و فاز بندي چراغها، توسط نرم افزارهای مفيد با در نظر گرفتن شرايط متفاوت و مطروح، زمان بهينه توقف پشت چراغ و يا حركت در حالت سبز، پردازش و دستورات لازم به دستگاههاي كنترل كننده چراغها ارسال ميگردد.
امروزه در بسياري از شهرهاي بزرگ دنيا استفاده از اين سيستم رايج و مرسوم است و در كلان شهر تهران نيز شاهد بهرهجوئي از آن در بيش از ۱۵۰ تقاطع ميباشيم. از محاسن اين سيستم ميتوان به کاستن از تاخيرهای بي مورد , کاهش زمان سفر و جلب آرامش و رضايت مسافر، ايجاد موج سبز در حركت ، كاهش تصادفات و… را نام برد.ايجاد چنين سيستمي ، همراه با اتصال آن به يك شبكه اطلاعاتي يا سايت اطلاع رسانی ، به سادگي ميتواند قبل از شروع سفر، مسافر را در انتخاب مسير مطلوب ياري رسانده و در كاهش حجم ترافيك تأثير بسزائي داشته باشد.
بديهي است در صورت ايجاد چنين سيستمي حتي گوشيهاي تلفن همراه نيز كه امروزه توانائي برقراري اتصال با شبكههاي اطلاع رساني را دارا هستند , قابليت دريافت اطلاعات و اخبار مربوط به ترافيك را خواهند داشت. روشن است بدين ترتيب پيشنهاد يك مسير مطمئن و به دور از تراكمهاي ناخواسته توسط سيستمهای اطلاعاتي و هوشمند و انتخاب آن توسط مسافر در روانسازي جريان ترافيك تأثير مطلوب و شايانی خواهد داشت. ضمن اينكه كاستن از مصرف سوخت خودرو و کاهش آلودگي هوا، زمان سفر و بالا بردن ضريب اطمينان در رانندگي و آرامش در مسافر از نتايج مطلوب و دائمی آن بوده و از آثار سيستمهاي ناوبري پيشرفتهITS به شمار ميآيد. تكنيك اطلاع رسانی به رانندگان امروزه در شهر تهران بصورت راديوئي و توسط کانال پيام و در برخی نقاط بر روی تابلوهای اطلاعاتی انجام ميپذيرد که از ابتدائي ترين شيوه هاي مطرح در مطلع نمودن رانندگان از شرايط ترافيكي محسوب ميگردد.
در برخي موارد ارائه اطلاعات جهت انتخاب ساير شيوه ها و سيستمهای حمل و نقل و دستيابي به مقصد توسط ديگر وسائط نقليه و يا ارائه اطلاعاتي راجع به سطوح سرويس و عرضه خدماتي كه در مقصد به مسافر ارائه ميشوند نيز بعنوان ديگر كاربرد هاي سيستمهاي ناوبري پيشرفته به شمار ميآيند. در سيستمهاي اطلاعاتي مربوط به كنترل و برنامه ريزی حمل و نقل انتقال اخباري كه به بروز شرايط غير عادي و يا تصادفات مربوط ميگردد حائز اهميت است چرا كه در هر دو حالت ميتوان به موقع تدابير لازم جهت تغيير مسير مسافر را انديشيد و از ازدحامهای ناگهانی جلوگيري نمود.
سیستم های ITS و کاربرد آن در ترافیک
هفت نوع كاربرد ITS در سه زمينه عمده آورده شده است :
به علاوه در زير ، فوايد جمعي و ملي اجراي ITS در طول ۲۰ سال آينده مورد بررسي قرار ميگيرد . همچنين اطلاعاتي در خصوص فوايد و كاربردهاي تجهيزات نصب شده كنوني ITS به خوانندگان ارائه ميشود . و بالاخره فوايد ITS براي فرمانداري هاي محلي ، نظير فوايد غير مرتبط با حمل و نقل بررسي ميگردد .
زمينه هاي اصلي سرمايه گذاري ITS :
سازمان حمل و نقل ايالات متحده ( US DOT) سرمايه گذاري هاي ITS را به سه بخش عمده تقسيم بندي کرده است :
Powered by
سيستم مكان يابي جهاني ( Global Positioning System ) يك سيستم هدايت ناوبری ماهواره اي اســت شـامل شبكه اي از ۲۴ ماهواره درگردش كه درفاصله ۱۱ هزارمايلي ودر شش مدارمختلف قراردارند .
در واقع یک سیستم راهبری و
خدمات این مجموعه در هر شرایط آب و هوایی و در هر نقطه از کره زمین در تمام ساعت شبانه روز در دسترس است. پدید آوردنگان این سیستم، هیچ حق اشتراکی برای کاربران در نظر نگرفته اند و استفاده از آن رایگان است.
۲۴ ماهواره که دور زمین در گردش هستند.
لازمه هرگونه آشنايي با GPS فراگيري ماهيت اصلي اين ماهواره ها مي باشد . اولين ماهواره GPS درفوريه ۱۹۷۸ پرتاب شد . وزن هرماهواره تقريباً / ۲۰۰۰ پاوند وداراي صفحات آفتابي به پهناي ۱۷f مي باشد . و قدرت فرستنده آن ۵۰ وات ويا كمتر است. هر ماهواره ۲ سيگنال ارسال مي كند: L1 و L2 . GPS هاي غير نظامي از فركانس ۴۲MHZ.1575 :L1 اسـتــفــاده مي كننند .
هر ماهواره حدوداً ۱۰ سال فعال مي ماند وجايگزيني ماهواره ها بموقع انجام گشته و ماهواره هاي جايگزين به فضا پرتاب مي گردند . برنامه شبكه GPS هم اكنون تا سال ۲۰۰۶ تنظيم وجايگزيني هاي لازمه ترتيب داده شده اند.مسير گردش ماهواره ها آنها را بين عرض جغرافيايي ۶۰ درجه شمالي و۶۰ درجه جنوبي قرارمي دهد . اين امر به معني آن است كه درهرنقطه از زمين ودرهرزمان مي توان سيگنال هاي ماهواره أي را دريافت نمود. وهرچه به قطبهاي شمال – جنوب نزديك شويم نيز همچنان ماهواره هاي GPS را خواهيم ديد . هرچند دقيقاً در بالاي سرما نخواهند بود واين در دقت وصحت عمل آنها در اين نقاط تاثيرمي گذارد .
يكي از بزرگترين مزاياي رهيابي بوسيله GPS نسبت به روشهاي ديگر زميني آن است كه اين سيستم درهر شرايط جوي و بدون توجه به نوع كاربرد گيرنده GPS بخوبي كارمي كند
ماهواره های GPS
۲۴ عدد ماهواره GPS در مدارهایی بفاصله ۲۴۰۰۰ هزار مایل از سطح دریا گردش می کنند. هر ماهواره دقیقا طی ۱۲ ساعت یک دور کامل بدور زمین می گردد. سرعت هریک ۷۰۰۰ مایل بر ساعت است. این ماهواره ها نیروی خود را از خورشید تامین می کنند. همچنین باتری هایی نیز برای زمانهای خورشید گرفتگی و یا مواقعی که در سایه زمین حرکت می کنند بهمراه دارند. راکتهای کوچکی نیز ماهواره ها را در مسیر صحیح نگاه می دارد. به این ماهواره ها NAVSTAR نیز گفته می شود.
چند مشخصه جالب این سیستم:
GPS چگونه کار می کند؟
ماهواره های این سیستم، در مداراتی دقیق هر روز ۲ بار بدور زمین می گردند و اطلاعاتی را به زمین مخابره می کنند. گیرنده های GPS این اطلاعات را دریافت کرده و با انجام محاسبات هندسی، محل دقیق گیرنده را نسبت به زمین محاسبه می کنند. در واقع گیرنده زمان ارسال سیگنال توسط ماهواره را با زمان دریافت آن مقایسه می کند. از اختلاف این دو زمان فاصله گیرنده از ماهواره تعیین می گردد. حال این عمل را با داده های دریافتی از چند ماهواره دیگر تکرار می کند و بدین ترتیب محل دقیق گیرنده را با اختلافی ناچیز، معین می کند.
گیرنده به دریافت اطلاعات همزمان از حداقل ۳ ماهواره برای محاسبه ۲ بعدی و یافتن طول و عرض جغرافیایی، و همچنین دریافت اطلاعات حداقل ۴ ماهواره برای یافتن مختصات سه بعدی نیازمند است. با ادامه دریافت اطلاعات از ماهواره ها گیرنده اقدام به محاسبه سرعت، جهت، مسیرپیموده شده، فواصل طی شده، فاصله باقی مانده تا مقصد، زمان طلوع و غروب خورشید و بسیاری اطاعات مفید دیگر، می نماید.
گیرنده GPS
بسته به نوع مصرف و بودجه می توانید از طیف وسیع گیرنده های GPS بهره ببرید. همچنین، باید از در دسترس بودن نقشه مناسب و بروزجهت ناحیه مورد استفاده تان، اطمینان حاصل کنید. امروزه بهای گیرنده های GPS بطور چشمگیری کاهش پیدا کرده است و هم اکنون در کشور ما (ایران) با بهایی معادل یک عدد گوشی متوسط موبایل نیز می توان گیرنده GPS تهیه کرد. در کشورهای توسعه یافته از این سیستم جهت کمک به راهبری خودرو، کشتی و انواع وسایل نقلیه بهره گیری می شود.
هر چه نقشه های منطقه ای که در حافظه گیرنده بارگذاری می شود دقیق تر باشد، سرویسهایی که از GPS می توان دریافت داشت نیز ارتقا می یابد. برای مثال، می توان از GPS مسیر نزدیکنرین پمپ بنزین، تعمیرگاه و یا ایستگاه قطار را سوال نمود و مسیر
پیشنهادی را دنبال کرد. دقت مکانیابی این سیستم در حد چند متر می باشد، که بسته به کیفیت گیرنده تغییر می کند. از سیستم محلیابی جهانی می توان در کارههایی چون نقشه برداری و مساحی، پروژه های عمرانی، کوهنوردی، کایت سواری، سفر در مناطق ناشناخته، کشتی رانی و قایقرانی، عملیات نجات هنگام وقوع سیل و زمینلرزه و هر فعالیت دیگر که نیازمند محل یابی باشد، بهره برد.
هر کس که بخواهد بداند کجاست و بکجا می رود به این سیستم نیازمند است، با توجه به نزول شدید بهای گیرنده های این سیستم، و افزایش امکانات آنها، این تکنولوژی در آینده نزدیک بیش از پیش در اختیار همگان قرار خواهد گرفت.
اطلاعاتي كه يك ماهواره GPS ارسال مي كند چيست ؟
سيگنـال GPS شـــــامــل : يـــك كد شبه تصادفي Pseudo Random Code ، داده اي بنام ephemeris ويك داده تقويــــمي بنام almanac مي باشد. كد شبه تصادفي مشخص كننده ماهواره ارسال كننده اطلاعات ( كد شتاسايي ماهواره ) مي باشد.
هرماهواره باكدي مخصوص شناسايي مي شود : RPN Random Code Pseudo اين عددي است بين ۱و ۳۲ . اين عدد درگيرنده هر GPS نمايش داده ميشود .دليل اينكه تعداد اين شناسه ها بيش از ۲۴ مي باشد امكان تسهيل درنگهداري شبكه GPS باشد . زيرا ممكن است يك ماهواره پرتاب شود و شروع بكار نمايد قبل از اينكه ماهواره قبلي از رده خارج شده باشد . به اين دليل ازيك عدد ديگر بين ۱و ۳۲ براي شناسايي اين ماهواره جديد استفاده مي شود .
داده Ephemeris دائماً بوسيله ماهوارها ارسال ميگردد وحاوي اطلاعاتي درمورد : وضعيت خود ماهواره (سالم يا ناسالم) و تاريخ وزمان فعلي مي باشد . گيرنده GPS بدون وجود اين بخش از پيام درمورد زمان وتاريخ فعلي دركي ندارد . اين بخش پيام نكته اساسي براي تعين مكان مي باشد.
Almanac داده أي را انتقال مي دهد كه نشان دهنده اطلاعات مداري براي هرماهواره وتمام ماهوارهاي ديگر سيستم مي باشد .
حال ميتوان شيوه كار GPS را بهتر بررسي كرد . هرماهواره پيامي را ارسال مي كند كه بــطور ســــــاده مي گويد :
من ماهواره شماره X هستم ، موقعيت فعلي من Y است ، و اين پيام در زمان Z ارسال شده است
هر چند كه اين شكل ساده شده پيام ارسالي است ولي مي تواند كل طرز كار سيستم را بيان نمايد . گيرنده GPS پيام را مي خواند و داده هاي almanac و ephemeris را جهت استفاده بعدي ذخيــره مي نمايد . اين اطـلاعـات مي توانند براي تصحيح و يا تنظيم ساعت دروني GPS نيز به كار روند .
حال براي تعيين موقعيت ، گيرنده GPS زمانهاي دريافت شده را با زمان خود مقايسه مي كند . تفاوت اين دو مشخص كننده فاصله گيرنده GPS از ماهواره مزبور مي باشد . اين عملي است كه دقيقاً يك گيرنده GPS انجام مي دهد . با استفاده از حداقل سه ماهواره يا بيشتر ، GPS مي تواند طول و عرض جغرافيايي مكان خود را تعيين نمايد . ( كه آن را تعيين دو بعدي مي نامند . ) و با تبادل با چهار ( و يا بيشتر ) ماهواره يك GPS مي تواند موقعيت سه بعدي مكان خود را تعيين نمايد كه شامل طول و عرض جغرافيايي و ارتفاع مي باشد . با انجام پشت سر هم اين محاسبات ، GPS مي تواند سرعت و جهت حركت خود را نيز به دقت مشخص نمايد .
يكي از عواملي كه بر روي دقت عمل يك GPS اثــر مي گذارد . شكل قرار گرفتن ماهواره ها نسبت به يكديگر مي باشد . (از نقطه نظرGPS )اگر يك GPS با چهار ماهواره تبادل نمايد و هر چهار ماهواره در شمال و شرق GPS باشند طرح و هندسه اين ماهوارها براي اين GPS بسيار ضعيف ميباشد و شايد GPS قادر نباشد مكان يابي نمايد. زيرا تمام اندازه گيريهاي فاصله در يك جهت عمومي قرار دارند. مثلث سازي ضعيف است وناحيه مشترك بدست آمده ازاشتراك اين مسافت سنجي ها وسيع مي باشد ( مكاني كه GPS براي مكان خود تصورمي كند بسيار وسيع مي باشد ودر نتيجه تعيين دقيق محل آن ممكن نيست ) دراين موقعيتها حتي اگر GPS مكان يابي را انجام دهد وموقعيتي راگزارش نمايد دقت آن نمي تواند زياد خوب باشـــــــد ( كمتر از۵۰۰-۳۰۰ فيت ). اگر همين چهارماهواره درچهارجهت ( شمال ، جنوب ، شرق ، غرب ) وبا زواياي ۹۰ درجه قرارداشته باشند طرح اين چهار ماهواره براي GPS مزبور بهترين حالت مي باشد چراكه جهات مسافت سنجي چهار جهت متفاوت و نقطه اشتراك اين مسافت سنجي ها بسيار كوچك مي باشد . وهرچه اين نقطه اشتراك كوچكتر باشد به معني آن است كه بيشتر به نقطه واقعي حضورخود نزديك شده ايم . دراين موقعيت دقت عمل كمتر از۱۰۰فيت مي باشد .
طرح وهندسه قرارگرفتن ماهواره ها هنگاميكه GPS نزديكي ساختمانهاي بلند، قلل كوهها ، دره هاي عميق ويا در وسايل نقليه قرارگرفته باشد به مساله مهمتري تبديـل مي گردد .اگر مانعي در رسيدن سيگنالهاي بعضي از ماهواره ها وجود داشته باشد GPS مي تواند از بقيه ماهواره ها بـــراي مكان يابي خود استفاده نمايد. هرچه اين موانع بيشتر و شديدتر شوند مكان يابي نيز مشكل تر مي گردد .
يك گيرنده GPS نه تنها ماهواره هاي قابل استفاده را تشخيص مي دهد بلكه مكان آنها را درآسمان نيز تعيین مي كند . ( ارتفاع و زاويه ) منبع ديگرايجاد خطا ” چند مسيري ” مي باشد .” چند مسيري” نتيجه انعكاس سيگنال راديويي به وسيله يك شي مي باشد . اين پديده باعث ايجاد تصاوير سايه دار در تلويزيونها مي گردد هر چند در آنتنهاي جديد اين شكل به وجود نمي آيد ، اين پديده در آنتنهاي رو تلويزيوني قديمي به وجود مي آمد.
بروز اين اختلال براي GPS ها به اين شكل است كه امواج بعد از انعكاس به وسيله اشياء ( مانند ساختمانها يا زمين ) به آنتن GPS برسند . در اين
لطفا از لینک زیر دانلود کنیدPowered by
رگولاتورهاي ولتاژ و مدارات تغذيه
تقريباًتمام
در اين فصل چگونگي ساخت رگولاتورهاي ولتاژ را با استفاده از مدارات مجتمع بخصوص خواهيد ديد همين روشهاي مداري مي تواند براي ساختن رگولاتورهاي با المان هاي مجزا به كار رود (ترانزيستورها ، مقاومت ها ، غيره ) اما بعلت موجود بودن چيپ هاي رگولاتور ارزان با كارائي زياد ، استفاده از المانهاي مجزا در طرح هاي جديد مزيتي ندارد . رگولاتورهاي ولتاژ ما را به حوزة تلف قدرت زياد وارد مي كنند . بنابراين در مورد سينك گرمايي ور وش هايي نظير محدود كردن Fold back »براي محدود كردن عملكرد درجه حرارت هاي ترانزيستور و جلوگيري از صدمه به مدار صحبت خواهيم كرد اين روش ها مي توانند براي تمام ترتيبات مدارات قدرت شامل تقويت كننده هاي قدرت نيز استفاده شوند . با دانشي كه در اينجا نسبت به رگولاتورها بدست خواهيم آورد قادر خواهيم بود به عقب برگشته و طراحي تغذيه رگوله نشده را به تفصيل بحث نماييم در اين فصل به مراجع ولتاژ و آي سي هاي مرجع ولتاژ كه خارج از طرح منبع تغذيه نيز استفاده مي شوند نظري خواهيم انداخت .
۱-۲- مشخصه ها و خصوصيات منابع تغذيه :
بطور كلي ميتوان منبع تغذيه ها را از ۶ نقطه نظر مختلف طبقه بندي كرد :
منبع تغذيه صاف نشده ، در اين حالت مقداري سيگنال AC برروي ولتاژ تغذيه سوار مي شود ، كه ولتاژ ريپل نام دارد ( در يكسوسازي تمام موج فركانس آن دو برابر فركانس سيگنال AC مي باشد )
منبع تغذيه صاف شده ، در اين نوع تغذيه مدارهاي اضافي براي كاهش دامنه ريپل در نظر گرفته شده است .
منبع تغذيه تثبيت نشده ( ناپايدار ): در اين حالت ولتاژDC صاف شده است . اما مدارهاي اضافي براي غلبه بر تأثيرات ناشي از تغييرات بار مصرفي و يا ولتاژ ورودي در نظر گرفته نشده است .
منبع تغذيه تثبيت شده ( پايدار ) : د راين نوع منبع تغذيه ها علاوه بر اين كه ولتاژDC صاف شده است ، مدارهاي اضافي براي غلبه بر تأثيرات ناشي از بار مصرفي ، يا ولتاژ ورودي وجود ندارد .
منبع تغذيه محافظت نشده : در اين حالت منبع تغذيه در مقابل جريان مصرفي بيش از حد ، يا اتصال كوتاه محافظت نشده است .
منبع تغذيه محافظت شده : اين نوع منبع تغذيه ها در مقابل افزايش بيش از حد جريان مصرفي ، و يا اتصال كوتاه محافظت شده اند .
محافظت در مقابل افزايش بيش از حد ولتاژ تغذيه : در اين حالت بار مصرفي در مقابل افزايش ولتاژ، تغذيه ناشي از تثبيت كننده ولتاژ ، محافظت شده است .
منبع تغذيه سوئيچينگ اين نوع منبع تغذيه ها با استفاده از روش سويئيچينگ كار مي كنند ( معمولاً با فركانسي بالاتراز ۵۰ كيلوهرتز )
۵)طبقه بندي از نظر پياده سازي مدار :
مدار گسسته : در مدارهاي تثبيت كننده اين نوع منبع تغذيه ها از مدارهاي گسسته (مثلاً ترانزيستور) استفاده شده است .
مدار مجتمع :در تثبيت كننده اين منبع تغذيه ها از مدارهاي مجتمع استفاده شده است .
مدار تركيبي : در طبقه تثبيت كننده اين نوع منبع تغذيه ها هم از مدار گسسته ، و هم از مدار مجتمع (آي سي ) استفاده شده است .
الف) جريان بالا ب) جريان پايين ج) ولتاژ بالا د) ولتاژ پايين
با توجه به اينكه ما با تعدادي از آشكارترين مشخصه هاي منبع تغذيه ها مانند ولتاژ ورودي ، ولتاژ خروجي ، حداكثر جريان بار مصرفي و مانند آن آشنا مي باشيم و. در اينجا مشخصه هاي ديگري ذكر مي شود كه ممكن است چندان برايمان اشنا نباشند :
الف ) بازده : در حالت ايده آل بايد تمام توان دريافتي از منبع AC به صورت توان قابل مصرف در خروجي منبع تغذيه مصرف مي شود ،بنابراين بازده منبع تغذيه را مي توان به صورت زير تعريف كرد :
۱۰۰×(توان ورودي AC / توان خروجي dc) = بازده
ب )ريپل :ريپل سوار شده برروي ولتاژ DC خروجي منبع تغذيه بر حسب واحدهاي مختلفي مانند r.m.s پيك به پيك ولتاژ و يا به صورت ضريب ريپل بيان مي شود :
= ضريب ريپل
كه Vr معادل r.m.s ولتاژ ريپل و Vo ولتاژDC خروجي است .
ج) حذف ريپل : بينانگر قابليت تثبيت كننده يا مدار صافي در كاهش سيگنال AC سوار شده مي باشد ميزان حذف ريپل معمولاً بر حسب دسي بل بيان مي شود .
= حذف ريپل
كه Vri و Vro معادل r.m.s ( يا پيك به پيك ) ولتاژ ريپل در وردي و خروجي صاف كننده ولتاژ يا مدارتثبيت كننده مي باشد .
= تثبيت كنندگي نسبت به بار مصرفي
كه Vof معادل و لتاژ خروجي DC در حالتي است كه بار مصرفي به مدار اعمال شده باشد Von نيز معادل ولتاژ خروجي DC بدون بار مصرفي مي باشد .
هـ) تثبيت كنندگي نسبت به خط AC: اين مشخصه معادل نسبت تغييرات ولتاژDC خروجي بر واحد به تغييرات AC ورودي بر واحد مي باشد و به صورت زير تعريف مي شود :
تثبيت كنندگي نسبت به خط AC
كه Voh, Vih به ترتيب بيانگر و لتاژهاي AC ورودي و DC خروجي در حالتي مي باشند كه ولتاژ AC ورودي در حداكثر مقدار خود قرار دارد .Vo,Vi نيز به ترتيب بيانگر ولتاژهاي AC ورودي و DC خروجي در حالتي مي باشند ، كه ولتاژ AC ورودي در حداقل مقدار خود قرار دارد .
و ) امپدانس خروجي : كه معادل تغييرات ولتاژ خروجي نسبت به تغييرات جريان خروجي مي باشد تغييرات جريان خروجي در اثر تغيير در توان بار مصرفي ايجاد مي شود بنابراين رابطه امپدانس خروجي تقويت كننده به صورت زير خواهد بود .
= امپدانس خروجي
كه Von , Vof به ترتيب ولتاژ خروجي در حالتهاي حداكثر بار مصرفي و بدون بار مصرفي مي
تحقیق در مورد مدارات تغذيه
لطفا از لینک زیر دانلود کنیدPowered by
پیشگفتار:
از طرف دیگر، خانواده اولین نهادی است که در آن کودک دیروز و نوجوان امروز به تدریج با هنجارهای گروهی جامعه هم نوا می گردد.
در این تحقیق به بررسی
از طرف دیگر ضرورت این تحقیق بررسی مشکلاتی است که موجودیت جامعه را مورد تهدید قرار می دهد. در واقع بررسی ها نشان می دهند که مجرمین بزرگسال همان بزهکاران جوان و نوجوان هستند که انحرافات دوره نوجوانی آنها ادامه یافته است.
به طوری که در فصول مختلف این تحقیق تشریح خواهد شد طفل، اهمیت روان شناسی طفل و جرایم اطفال و چگونگی رسیدگی به جرایم اطفال و دادگاه رسیدگی به جرایم اطفال و … بررسی می شود. اینجانب مریم جعفرپور پیشاپیش کمال تقدیر و تشکر را از استاد گرامی جناب آقای اولیایی که با زحمات بی دریغ مرا در انجام این تحقیق یاری نمودند دارم و برای ایشان آرزوی توفیق روزافزون را از خداوند متعال خواستارم.
فشرده مطالب
جرم شناسی از یونان آغاز شد. اگرچه پیدایش آن به غارها و مقبره های مصر نیز برمی گردد که جملات موجود در آن ها حکایت از نافرمانی نوجوانان در آن زمان داشته است. اما چهره علمی و مدرن آن بین سالهای ۱۸۶۵-۱۸۴۰ در سایه روان پزشکی به وجود آمد.
به نظر می رسد اصطلاح جرایم اطفال در سال ۱۸۱۵ برای اولین بار در انگلستان به کار رفته است زیرا درست یک سال قبل از آن، ۵ کودک ۸ الی ۱۲ ساله توسط محکمه ای در لندن محکوم به مرگ شده بودند.
مجموعاً، مسئله مهم این است که بررسی علمی بزهکاری، سالهاست که مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است.
جنایتکاری و بزهکاری از نظر حقوقی دارای مفاهیم روشن و معینی هستند و در واقع قوانین آنها را دقیقاً تعریف می کنند. به همین دلیل است که مایکل و م. ج آدلر در سال ۱۹۳۳ اعلام داشته اند که قانون جزائی علت صوری جنایت است و اگر قوانین وجود نداشتند جنایت نیز خود به خود از بین می رفت.
رابین نیز در ۱۹۴۹ نوشته است که بزهکاری آن چیزی است که قانون می گوید چیست» در مجموع، طبق تعریف اقدام به عملی که بر خلاف موازین، مقررات و قوانین و معیارها و ارزش های فرهنگی هر جامعه باشد بزهکاری تلقی می شود و کسانی که مرتکب چنین اعمالی می شوند را مجرم یا بزهکار می خوانند.
بین جنایتکاری و بزهکاری از لحاظ معنا و مفهوم تفاوتی نیست. فقط تفاوت در این است که بزهکاری به ارتکاب جرائمی اطلاق می گردد که کمتر از سن معینی به وقوع پیوسته اند. تعیین میزان این سن به دست قانون است و برحسب جوامع مختلف، متفاوت می باشد.
تفاوت در تعریف بزهکاری و تعیین حد و مرز آن از سوی قانون های مختلف به صورتی زیاد است که نحوه برخورد با آن نیز متفاوت می نماید یعنی در بسیاری از موارد، پاره ای از عوامل فردی و اجتماعی فرد را از لحاظ حقوقی در کفۀ بزهکاران قرار می دهند.
البته به همین دلیل است که حداقل سن بزهکاری در جوامع مختلف فرق می کند مثلاً حداقل سن در امریکا ۷ سالگی، در انگلستان ۱۰ سالگی، یونان ۱۲ سالگی، فرانسه و لهستان ۱۳ سالگی، اتریش، آلمان، ایتالیا، بلژیک در ۱۴ سالگی است.
در ایران نیز حداقل سن بزهکاری در اصفهان ۱۲ سالگی و در کانون اصلاح تربیت تهران و مشهد ۱۰ سالگی عنوان شده است.
نوع بزه نیز در جوامع مختلف متفاوت است. در قاهره جمع کردن ته سیگار، بزه محسوب می شود.
اغلب مردم مجازاتهای سالب آزادی (مجازات حبس) را بهترین روش برای تأدیب و تربیت و اصلاح اطفال و جوانان تلقی می کنند و از مضرات وخیم مجازات حبس اطلاعی ندارند در صورتی که به تجربه ثابت شده که با مجازات و تنبیه نمی توان از بزهکاری یا تکرار جرم اطفال پیش گیری کرد. زندان ها نه تنها اثری در تغییر نوع فکر، رفتار و کردار اطفال و جوانان ندارد بلکه حس انتقام جوئی را در آنان تشدید می نماید.
اطفال دارای طبعی انعطاف پذیر و قابل اصلاح و درمان هستند و اکثر بزهکاران حرفه ای خطرناک کسانی هستند که اولین جرم را در دوره ی طفولیت مرتکب شده اند. تربیت و درمان اطفال بزهکار یا تغییر دادن طرز تفکر و اعمال آنان مستم روش های مختلف و نسبتاً طولانی است که هدایت اطفال بایستی سر لوحه کار مسئولین قرار بگیرد. همان طور که توجه به مسائل مربوط به تغذیه کودکان اهمیت فراوانی دارد توجه به مسائل اقتصادی، ی، فرهنگی و اجتماعی … نیز باید مورد عطف قرار گیرد. در غیر این صورت شاهد پیامدهای زیانباری خواهیم بود. از مهم ترین عواقب سوئی که در کمین چنین جوامعی است پیدایش پدیده بزهکاری در نوجوانان خواهد بود.
هر زمان سخنی از حقوق کیفری اطفال به میان می آید تنها آیین دادرسی ویژه اطفال است که در حیطه حقوق کیفری شکلی قرار می گیرد. حال آنکه قانون شکلی خاص اطفال وقتی به اهدافش نایل می آید که قوانین ماهوی ویژه ای نیز در این زمینه ایجاد گردد.
[۱] – آمار یونسکو
تحقیق آیین دادرسی اطفال
لطفا از لینک زیر دانلود کنیدPowered by
درباره این سایت